آستروسیتوما یک تومور مغزی است که از سلولهای خاص گلیا به نام آستروسیت منشأ میگیرد. آستروسیتوما میتواند خوشخیم یا بدخیم باشد و قدرت رشد متفاوتی داشته باشد. علائم آن شامل اختلالات کلی مثل سردرد، تهوع، استفراغ و اختلال بینایی و اختلالات خاصتر دارد. تنها به لطف تشخیص دقیق است که از طریق آن محل و شدت آستروسیتوم مشخص میشود و میتوان درستترین .درمان را برنامهریزی کرد. آستروسیتومها، مانند تقریباً تمام تومورهای مغزی انسان، به دلایلی ایجاد میشوند که هنوز مشخص نیست.
علائم آستروسیتوما
علائم آستروسیتوما بسته به رشدی که توده تومور را مشخص میکند، میتواند ناگهانی یا بسیار آهسته ظاهر شود. بهعبارتدیگر، اگر آستروسیتوم درجه I یا II باشد، تظاهرات پاتولوژیک بهتدریج شروع میشود. از طرف دیگر، اگر آستروسیتوما درجه III یا IV باشد، مشکلات مربوط به آن بهسرعت ظاهر میشود و تکامل مییابد. اگرچه محل شروع تومور بهشدت بر کیفیت علائم تأثیر میگذارد، برخی از علائم مشترک تقریباً در همه اشکال آستروسیتوما وجود دارد که عبارتاند از:
- سردرد
- حالت تهوع و استفراغ، بهخصوص در صبح
- بینایی ضعیف
- تشنجهای صرع
این اختلالات به دلیل افزایش فشار داخل جمجمهای است که میتواند به دو دلیل رخ دهد:
- زیرا توده تومور درحالرشد مانع از جریان طبیعی مایع مغزی نخاعی میشود.
- زیرا ادم در اطراف توده تومور ایجاد میشود.
- چگونه محل سرطان بر علائم تأثیر میگذارد.
اگر آستروسیتوما در لوب فرونتال مغز قرار داشته باشد، بیماران تمایل دارند:
- تغییرات ناگهانی یا تدریجی در خلقوخو و شخصیت
- ضعف یا بیحسی در هر دو طرف بدن
اگر آستروسیتوما در لوب تمپورال مغز قرار داشته باشد، علائم معمول عبارتاند از:
- مشکلات هماهنگی
- مشکلات گفتاری
- اختلال حافظه
در نهایت، اگر آستروسیتوما در لوب جداری مغز قرار داشته باشد، مبتلایان شکایت دارند:
- مشکلات نوشتن
- ضعف یا بیحسی در هر دو طرف بدن
عوارض آستروسیتوما
تا آنجا که به آستروسیتومای بدخیم مربوط میشود، جدیترین عوارض عبارتاند از گسترش توده تومور – که به بافتهای سالم اطراف حمله میکند – و در گسترش سلولهای نئوپلاستیک به سایر اندامهای بدن (متاستاز). در مورد آستروسیتومای خوشخیم، یک عارضه احتمالی تغییر آنها به تومورهای بدخیم است.
تشخیص تومور آستروسیتوما
در مواجهه با یک مورد مشکوک به آستروسیتوما، پزشکان آزمایشات تشخیصی خود را با معاینه فیزیکی کامل و تجزیهوتحلیل کیفیت تاندون رفلکس آغاز میکنند.
تشخیص آستروسیتومسپس آزمایش چشم انجام میدهند و سؤالاتی را باهدف ارزیابی وضعیت ذهنی و تواناییهای شناختی (استدلال، حافظه و …) از بیمار میپرسند.
در نهایت برای رفع هرگونه ابهام و آگاهی از موقعیت و اندازه دقیق تومور به آزمایشات خاصی مانند:
- رزونانس مغناطیسی هستهای
- TAC (یا توموگرافی محوری کامپیوتری)
- بیوپسی از تومور
- پونکسیون کمری
- معاینه عینی و رفلکس تاندون، تست چشم و ارزیابی ذهنی – شناختی
معاینه فیزیکی شامل تجزیهوتحلیل علائم و نشانههایی است که توسط بیمار گزارش یا آشکار شده است. اگرچه داده خاصی ارائه نمیدهد، اما میتواند برای درک نوع آسیبشناسی در حال پیشرفت بسیار مفید باشد.
معاینه رفلکسهای تاندون آزمایشی است که برای ارزیابی وجود یا عدم وجود اختلالات عصبی عضلانی و هماهنگی انجام میشود.
با استفاده از آزمایش چشم، پزشک عصب بینایی را مشاهده کرده و درگیری آن را تجزیهوتحلیل میکند.
ارزیابی وضعیت ذهنی و تواناییهای شناختی با این هدف انجام میشود که بفهمیم در کدام ناحیه از سیستم عصبی مرکزی ممکن است نئوپلاسم ایجاد شده باشد. بهعنوان مثال، تجربه اختلالات حافظه میتواند نشاندهنده یک مشکل عصبی مبتنی بر لوبهای تمپورال بهجای لوب جداری و غیره باشد.
تشدید مغناطیسی هستهای (NMR)
رزونانس مغناطیسی هستهای (NMR) یک آزمون تشخیصی بدون درد، برای نمایش ساختارهای داخلی بدن انسان بدون استفاده از پرتوهای یونیزان است.
اصل عملکرد آن کاملاً پیچیده است و مبتنی بر ایجاد میدانهای مغناطیسی است که سیگنالهایی را منتشر میکنند که میتوانند توسط آشکارساز به تصاویر تبدیل شوند. MRI مغز و مغز ارائه چشمانداز رضایت این دو محفظه. با این حال، در برخی موارد، برای بهبود کیفیت تجسم، ممکن است لازم باشد مایع حاجب به سطح وریدی تزریق شود. در چنین شرایطی، آزمایش کم تهاجمی میشود، زیرا مایع یا ماده کنتراست میتواند عوارض جانبی داشته باشد.
یک اسکن رزونانس مغناطیسی هستهای کلاسیک حدود 30-40 دقیقه طول میکشد.
سیتیاسکن
TAC یک روش تشخیصی است که با استفاده از پرتوهای یونیزان برای ایجاد یک تصویر سهبعدی است، بسیار دقیق، از اندامهای داخلی بدن است.
اگرچه بدون درد است، اما به دلیل قرارگرفتن در معرض اشعه ایکس، تهاجمی در نظر گرفته میشود (نکته: دوزهای آن در مقایسه با اشعه ایکس معمولی بههیچوجه ناچیز نیست). علاوه بر این، مانند تصویربرداری رزونانس مغناطیسی، ممکن است نیاز به استفاده از ماده حاجب ( بدون عوارض جانبی احتمالی )برای بهبود کیفیت تجسم داشته باشد.
سیتیاسکن کلاسیک حدود 30-40 دقیقه طول میکشد.
بیوپسی
بیوپسی تومور متشکل از گرفتن و تجزیهوتحلیل بافت، در آزمایشگاه، از یک نمونه از سلول از توده بدخیم بود. اگر بخواهید ماهیت دقیق (خوشخیم یا بدخیم) و شدت تومور را ردیابی کنید، مناسبترین معاینه است.
در مورد آستروسیتوما، نمونهبرداری معمولاً در طول سیتیاسکن انجام میشود . این کار امکان نمونهبرداری بسیار دقیق را فراهم میکند و نیاز به یک جراحی کوچک اما ظریف سر دارد.
روشهای درمان تومور آستروسیتوما
درمان آستروسیتوما به عوامل متعددی از جمله درجه، محل، اندازه و سرعت رشد تومور بستگی دارد.
اگر تومور در محلی است که دست جراح در آن قابلدسترسی است، بهترین کار برداشتن آن است. این هم در حضور یک نئوپلاسم بدخیم و هم در حضور یک نئوپلاسم خوشخیم صادق است.
اگر آستروسیتوم بدخیم یا متاستاز باشد، رادیوتراپی و گاهی شیمیدرمانی باید پس از برداشتن جراحی انجام شود.
درمانهای آستروسیتوما بر اساس درجه آن:
آستروسیتوم پیلوسیتیک درجه یک: برداشتن جراحی بهطورکلی تنها درمان اتخاذ شده و برای بهبود تومور کافی است.
آستروسیتومای با درجه پایین منتشر: برداشتن جراحی و اگر تصاویر تشخیصی پراکندگی قابلتوجهی از توده تومور را نشان دهد، رادیوتراپی نیز موردنیاز است.
آستروسیتوم آناپلاستیک درجه سه: برداشتن جراحی و رادیوتراپی ضروری است. در برخی شرایط (بهعنوانمثال عود)، شیمیدرمانی نیز ممکن است تبدیل شود.
گلیوبلاستوم مولتی فرم درجه چهار: عمل جراحی، هدف نهایی از جراحی برداشتن تمام آستروسیتوم یا در صورت غیرممکن بودن، بیشتر توده تومور است.
موفقیت حذف حداقل به دو عامل بستگی دارد که قبلاً ذکر شد:
- محل در دسترس یا غیرقابلدسترس توده تومور. اگر تومور در محلی غیرقابلدسترس باشد، حذف آن غیرممکن است.
- پراکندگی توده تومور در توده مغز سالم باقیمانده. از این نظر، آستروسیتومای درجه یک که کانونی هستند، بهراحتی قابل جابهجایی هستند.
ازآنجاییکه جراحی کاملاً ظریف و خطرناک است، پزشک معالج به همراه پرسنل خود موظف است قبل از انجام آن، بیمار را از خطرات احتمالی عمل مطلع کند.
رادیوتراپی
پرتودرمانی تومور از یک روش درمان بر اساس استفاده از پرتوهای یونیزان باانرژی بالا، بهمنظور کشتن سلولهای سرطانی است.
در مورد آستروسیتوما، در دو موقعیت بسیار متفاوت اتخاذ میشود؛ بعد و پس از اتمام مداخلات جراحی در آستروسیتومای درجه دو یا بالاتر. زمانی که تومور با جراحی قابل برداشتن نباشد. در این شرایط، رادیوتراپی به اولین و مهمترین درمان درمانی تبدیل میشود (نکته: این مورد در مورد آستروسیتومای پیلوسیتیک نیز صدق میکند).
شیمیدرمانی
شیمیدرمانی شامل داروهای تجویز قادر به کشتن تمام سلولهای سرعت درحالرشد، از جمله سلولهای تومور.
در مورد آستروسیتوما، پزشکان زمانی که معتقدند خطر عود (عود) زیاد است یا زمانی که معتقدند تومور برخی از سلولهای خود را به بقیه بدن پخش کرده است (متاستاز) آن را اتخاذ میکنند. چنین موقعیتهایی در هنگام برخورد با بدخیمیهای درجه III یا IV بیشتر محتمل است.
مراقبتهای دیگر
اگر آستروسیتوما به دلیل ادم اطراف او باشد، پزشکان میتوانند درمان با کورتیکواستروئیدها را نیز برنامهریزی کنند.کورتیکواستروئیدها داروهای ضدالتهابی قوی هستند که داروهایی هستند که التهاب را کاهش میدهند.
فاز عملیاتی در درمان
پس از برداشتن تومور با جراحی و در طول هرگونه درمان رادیوتراپی و شیمیدرمانی، بیمار باید تحت توانبخشی فیزیوتراپی نیز قرار گیرد.
هدف دوم بازیابی، حداقل تا حدی، تواناییهای عصبی (هماهنگی، زبان، و غیره) است که حضور توده تومور یا خود مداخله به خطر افتاده است.
پیشبینی روند درمان تومور آستروسیتوم
پاسخ به درمان عمدتاً به سه عامل بستگی دارد:
- درجه آستروسیتوم. پس از برداشتن آستروسیتوم درجه یک، مبتلایان به آن شانس خوبی برای بهبودی کامل دارند. برعکس، پس از برداشتن گلیوبلاستوما، میانگین امید به زندگی افراد مبتلا بیش از 30 هفته است.
- محل نئوپلاسم. هر چه توده تومور در وضعیت ناراحتکنندهای برای جراح باشد، برداشتن آن دشوارتر میشود. شکست در برداشتن آستروسیتوما با جراحی منجر به کاهش شدید میزان بقا میشود، زیرا رادیوتراپی و شیمیدرمانی به آن اندازه مؤثر نیستند.
- محلی که تشخیص داده شد. هر چه تومور دیرتر شناسایی شود، بهخصوص اگر بدخیم باشد، شانس بهبودی کمتر میشود. برداشتن آستروسیتوم بهخودیخود مؤثرتر است.
نظرات کاربران